بانک اطلاعاتی هنر و گرافیک | 21/2/1388 | 218 بار مشاهده | درج شده توسط مدیریت سایت

پاک يادم رفته بود اينجا نمايشگاه کتاب است...

براي اهالي علم و فرهنگ، ارديبهشت ماه، زيباترين فصل سال است؛ نه به دليل جاذبه‌هاي بهاري (كه آن نيز به جاي خود نيكوست) بلكه به اين دليل كه بزرگترين اتفاق فرهنگي سال يعني برپايي نمايشگاه كتاب در اين ماه رخ مي‌دهد. به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگ‌هاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، نويسنده وبلاگ "كوچه فرهنگ" به نشاني http://ssaemi.

مجتمع متخصصین ایران به نقل از ایسنا -

براي اهالي علم و فرهنگ، ارديبهشت ماه، زيباترين فصل سال است؛ نه به دليل جاذبه‌هاي بهاري (كه آن نيز به جاي خود نيكوست) بلكه به اين دليل كه بزرگترين اتفاق فرهنگي سال يعني برپايي نمايشگاه كتاب در اين ماه رخ مي‌دهد.

به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگ‌هاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، نويسنده وبلاگ "كوچه فرهنگ" به نشاني http://ssaemi.blogfa.com در ادامه نوشته است: آنچه در اين دهه طبق يك سنت رسانه‌اي تكرار مي‌شود تاكيد بر اهميت مطالعه و افسوس بر كاهش كتابخواني در سطح كشور به ويژه تحصيل‌كردگان است. اما شايد كمتر به خود نمايشگاه به عنوان يك مكان اجتماعي و ابژه فرهنگي توجه شده است، در حالي كه مي‌توان بسياري از مناسبت‌هاي فرهنگي و واقعيت‌هاي اجتماعي موجود را از طريق بازنمايي كنش‌هاي بازديدكنندگان و نحوه مواجهه آنان با كتاب و نمايشگاه كتاب، مورد بازشناسي قرار داد و درك كرد.

براي اثبات اين مدعا دست كم مي‌توان دو دليل قانع‌كننده ارائه كرد. اول اينكه به گفته متوليان امر اين نمايشگاه پربازديد كننده‌ترين نمايشگاهي است كه در طول سال برگزار مي‌شود و دوم اينكه اقشار و گروه‌هاي سني مختلفي با سطوح مختلف تحصيلي از اين نمايشگاه ديدن مي‌كنند. پس مي‌توان خود نمايشگاه را به عنوان يك پديده اجتماعي مورد تحليل قرار داد و به عنوان يك ابژه فرهنگي نگريست.

ميل رفتن به مراکز خريد کتاب تجربه لذت بخش مشترک ميان اهل فرهنگ است. چه آنان که دستي در فرهنگ دارند و مولفند و چه آنان که علاقه به فرهنگ دارند و مشتاقند. هنگامه نمايشگاه فرصتي است براي آنان که خسته و دلگير از روزمرگي‌هاي کشنده و دنياي پول و ديگر هيچ! دمي‌در فضاي فکر و فرهنگ، نفس بکشند و استخواني سبک کنند. حتي اگر همه اين كنش‌ها يك اداي روشنفكرانه هم باشد، بهتر از واقعيت‌هاي زمخت زيست - جهان تكراري ما مي‌تواند ارزشمند باشد. شايد اين تنها نمايشگاهي است كه در آن آدمي ‌براي تغذيه روح خويش هزينه مي‌كند و حاضر است براي رهايي از روزمره‌گي‌ها و خريد آگاهي و دانش، دست به جيب ببرد.

شايد اينجا تنها اتفاقي كه مي‌افتد جابه‌جايي كتاب است از غرفه‌هاي نمايشگاه به كتابخانه شخصي در خانه! قدم زدن در نمايشگاه سويه‌اي از سير انفسي آدمي ‌است که با عبور از غرفه‌ها و کتاب‌ها در رهگذر گردش آفاقي به دست مي‌آيد و به واسطه خلق يک فضاي نوستالژيک اتوپيايي اين تکه کنده شده از متروپل را همچون جزيره‌اي مي‌سازد که اميدها و ميل‌هاي دست يافته آدمي ‌در اين آرمان شهر روشنفکرانه به شکلي نمادين تحقق يابد.

قدم زدن در نمايشگاه گاهي مثل رفتن به يك مكان مجلل يا ميهماني با شكوه موجب يك نوع جوزدگي فرهنگي نيز مي‌شود و آنجاست كه آدمي‌ كوله باري از كتاب‌هاي تازه را خريداري كرده و بر كتاب‌هاي متراكم شده و چه بسا نخوانده قبلي مي‌افزايد.

وقتي خسته از قدم زدن در اين شهرک فرهنگي به داخل چمن‌هاي نمايشگاه مي‌روي، سر را بر روي بالشت کتاب مي‌گذاري و دل خوش از اين که هر آنچه به دنبالش بودي اکنون در اختيار تو است و چشم به هر سو که مي‌افکني از کودک تا پير را مي‌بيني که دور از هياهوي پول و درآمد و اقتصاد و ماديات در جست و جوي کتاب اين ابژه غريب آگاهي، خود سوژه مي‌شوند؛ آنگاه لذت مي‌بري که به آرمان شهري پاگذاشته اي که ديگر آدمي‌در مناسبات و رقابتهاي نفس گير مادي، تحقير نمي‌شود و اين تنها آگاهي و معرفت است که معيار سنجش نفس قرار مي‌گيرد.. در اين روياي شيرين غرق مي‌شوي که ناگهان مامور انتظامات نمايشگاه مي‌آيد و با فرياد تو را از اين خواب طلايي بيدار مي‌کند ....حالا چشمانت را باز مي‌کني و مي‌بيني که چقدر صف ساندويچ و ذرت مکزيکي وچيپس و بستني شلوغه! راستي چقدر بازار عينک آفتابي و سي‌دي و تي‌شرت و... گرم است. پاک يادم رفته بود اينجا نمايشگاه کتاب است!

نمايشگاه رو به اتمام مي‌رود و بايد به خانه برگردي. البته قبل از آن جيبت خالي مي‌شود و مجبوري برگردي. خسته از فرسنگ‌ها راه رفتن و باکوله باري از کتاب در ترافيک بيرون نمايشگاه معطل مي‌شوي تا خسته‌تر به خانه برسي و اصلا توان نداشته باشي که کتاب بخواني!

لینک مرتبط :

http://isna.ir/ISNA/NewsView.aspx?ID=News-1334801