تعاریف و اصطلاحات روانکارها

تعاریف و اصطلاحات روانکارها

Viscosity (گرانروی یا لزجت):

مقاومت یک سیال در برابر حرکت و جاری شدن گرانروی نامیده شده و به دو صورت سینماتیک و دینامیک بیان می شود.

Viscosity Index (شاخص گرانروی):

تغییرات گرانروی سیال با دما را شاخص گرانروی می نامند که عددیست بدون بعد. هرچه این عدد بزرگتر باشد تغییرات گرانروی با دما کمتر بوده و نشان از کیفیت بالاتر روغن روانکار مورد نظر دارد.

 Flash Point (نقطه اشتعال):

 کمترین درجه حرارتی است که در آن مقداری از روغن تبخیر شده، مخلوطی قابل اشتعال با هوا تشکیل داده و در حضور یک شعله در یک لحظه آتش گرفته و خاموش گردد. 

Pour Point (نقطه ریزش):

کمترین دمایی است که یک روغن می تواند جریان داشته باشد.

Consistency and Cone Penetration of Grease (نفوذپذیری و نمره گریس):

آزمون نفوذپذیری معیاری نسبی از قوام و سفتی گریس می باشد. نفوذپذیری بر حسب 1/0 میلی متر بیان شده و مطابق روش NLGI معیاریست برای تقسیم بندی گریس ها از حالت نیمه مایع (بسیار شل با نمره 000) تا جامد (بسیار سفت با نمره 6). معمولاً نفوذپذیری گریس ها بعد از کارکرد تغییر می کند، برای این منظور نفوذپذیری پس از ضربه نیز تعریف شده است که پس از وارد نمودن تعدادی مشخص ضربه (معمولاً 60 ضربه) توسط دستگاه مربوطه اندازه گیری و با میزان نفوذپذیری اولیه مقایسه می گردد. در برخی شرایط و بدلیل نیاز به گریسهایی با پایداری بالا در برابر کارکرد و ضربه تعداد ضربه به 100،000 نیز میرسد. 

Dropping Point (نقطه قطره شدن):

 درجه حرارتی است که در آن الیاف گریس بدلیل ذوب شدن و از دست دادن حالت ژلاتینی خود بصورت قطره از روزنه دستگاه آزمایشگاهی چکه می کند.

Texture (بافت):

گریس ها برحسب نوع صابون و براساس طول و ضخامت الیافشان به چند دسته کره ای، نرم، کوتاه، بلند و ریش ریش تقسیم میشوند.

 Filler (پرکن):

روانکارهای جامد با اندازه ذرات بسیار ریز هستند که در برخی گریس ها برای بهبود عملکرد و اضافه نمودن یا تقویت بعضی خواص به گریس بکار میروند. 

 Service Life (طول عمر کارکرد):

 طول عمر موثر و کارکرد گریس تحت شرایط عملیاتی مورد نظر می باشد و پس از این دوره گریس باید تعویض گردد.

Water Washout Resistance (مقاومت در برابر آب):

گریس ها در تماس با آب مقاومت متفاوتی از خود نشان می دهند، برخی در برابر آب مقاوم نبوده و در حضور آب متلاشی شده و یا تشکیل مخلوط های امولسیونی می دهند. برخی از گریس ها نیز در برابر آب کاملاً مقاوم بوده و می توان از آنها در شرایط عملیاتی مرطوب و در حضور آب به خوبی استفاده کرد.

Reversibility (برگشت پذیری):

به قابلیت حفظ ساختار گریس در مقابل سرد و گرم شدن متوالی گفته می شود. برخی گریس ها مانند گریس های کلسیم (ساده) برگشت پذیر نبوده و با بالا رفتن دمای عملیاتی و رسیدن به نقطه قطره شدن متلاشی شده و از هم می پاشند، در این حالت حتی پس از سرد شدن هم گریس حالت اولیه خود را بدست نیاورده و به صورت مخلوط امولسیون صابون در روغن باقی می ماند و باید نسبت به تعویض و جایگزینی هر چه سریعتر گریس اقدام کرد.

  4-Ball Test (آزمون فوربال):

این آزمون برای سنجش کارایی و مقاومت مکانیکی گریس ها مطابق استاندارد DIN 51 350 (parts 4 & 5) تحت فشارهای بالا بکار می رود. در این آزمون از چهار توپک فلزی آغشته به گریس که بصورت هرمی در کنار هم قرار گرفته اند برای اندازه گیری OK-Load و همچنین فشار جوش خوردگی (Welding Load) گریس ها استفاده می شود. توپک فوقانی میچرخد و تحت فشار از بالا قرار دارد. فشار تا حدی بالا میرود که توپک ها به هم جوش مکانیکی می خورند. فشار اندازه گیری شده، فشار جوش خوردگی (Welding Load) نامیده می شود. OK-Load نیز حداکثر فشاری است که در آن هیچ گونه جوش خوردگی صورت نگرفته است.

  Timken Test (آزمون تیمکن):

این آزمون برای اندازه گیری مشخصات تحمل فشار حداکثر و محافظت از سایش گریس ها و صفحات آهنی-فلزی مطابق استاندارد ASTM D-2509 بکار میرود. در این آزمون طوقه بیرونی یک برینگ از نوع (Tapered Roller Bearing) تحت فشار و آغشته به گریس بر روی یک صفحه فلزی می لغزد. فشار بصورت مرحله به مرحله افزایش می یابد تا اینکه در طی ده دقیقه شیارهای واضح بر روی صفحه ایجاد گردد. فشار ثبت شده و وضعیت ظاهری قطعات تحت فشار برای تحلیل و ارزیابی عملکرد گریس تحت فشار بکار میرود. نتیجه آزمون فشار Timken OK-Load گریس مورد نظر در واحد نیوتن خواهد بود.

آدرس این کتاب :